کل پشت پرده استاد مک گونگال توضیح داد

از آنجا که این کتابها در اواخر دهه 1990 به قفسه ها رسیدند و حق رای دادن فیلم در سال 2001 آغاز شد ، سریال هری پاتر به یکی از پایدارترین پدیده های فرهنگ پاپ در تمام دوران تبدیل شده و نسل های زیادی از بچه ها را ترغیب به انتخاب یک کتاب و انتقال خود به یک نسخه بسیار جادویی تر از زندگی واقعی. J.K. آفرینش رولینگ ، خوانندگان را از طریق روایتی پیچیده اما سر راست و شخصیت های جذاب و جذاب ، به خوانندگان دنیایی بی نظیر و خلاقانه سوق می دهد ، به کودکان و بزرگسالان اجازه می دهد که در طی چندین دهه از تصور تصویری جمعی ، در یک دنیای جدید فرار کنند.

فراتر از سه گانه اصلی هری ، رون و هرمیون ، دنیای جادوگران با بازیگران بزرگی از شخصیت ها جمع شده اند که هرکدام چیزی منحصر به فرد در جدول به ارمغان می آورد. این شخصیت ها شامل اساتید هری در دانشکده جادوگری و جادوگری هاگوارتز هستند ، و گرچه بیشتر افراد ممکن است فکر کنند آلبوس دامبلدور تأثیرگذارترین معلم هری بود ، اما از میراث مینروا مک گوناگال غافل نشوید. مک گوناگال که با بازی Dame Maggie Smith نامحسوس در فیلم ها بازی می کند ، یک جادوگر جدی و باهوش است ، اما چیزهای زیادی وجود دارد که هنوز درباره Minerva نمی دانید. در اینجا همه چیزهایی که شما باید در مورد کل پشت پرده استاد مک گونگال بدانید وجود دارد.

محصول یک ازدواج مشکل ساز است

محصول یک ازدواج مشکل ساز است

به دلیل پنهانی بودن دنیای جادوگران ، این معمول نیست که جادوگران و جادوگران ازدواج کنند که با شهروندان غیر جادویی موسوم به "مگس ها" ازدواج می کنند و شاید کمتر از آینده در مورد ماهیت واقعی آنها - وضعیتی که مینروا را حتی قبل از تولدش تحت تأثیر قرار می داد نیست.

در ارتفاعات اسکاتلند ، دو جوان - یك احترام به نام رابرت مک گوناگال و دختری به نام ایزوبل راس - در مقابل همه شك ها عاشق شدند ، اما آنچه رابرت نمی داند این است كه وقتی شیء جوان مورد نظر او از بین می رود. "مدرسه شبانه روزی" ماهها به طور همزمان ، واقعاً به این ترتیب بود که او می توانست در هاگوارتز شرکت کند. بر خلاف قضاوت بهتر و بدون گفتن به خانواده ، ایزوبل عاشق رابرت شد و این دو نفر از بین رفتند. این زوج پس از ترک هر دو خانواده خود ، از زادگاه خود و به سمت Caithness ، جایی که ایزوبل از خانه خود مراقبت می کرد ، فاصله گرفتند ، در حالی که هنوز این واقعیت را پنهان می کردند که او یک جادوگر فوق العاده با استعداد از شوهر مهربان و دلسوز خود بود.

توانایی های اولیه مینروا باعث دردسر می شود

توانایی های اولیه مینروا باعث دردسر می شود

مینرو به اسم مادربزرگ ایزوبل - که خودش جادوگری با استعداد بود - فوراً به خاطر نام عجیب او و افسردگی آشکار مادرش پس از زایمان باعث ایجاد تحریک شد ، که هیچ یک از آنها رابرت نمی تواند برای همسایگان و اهالی شهر کنجکاو توضیح دهد. با این حال ، افسردگی ایزوبل عمیق تر از هورمون ها بود. وقتی مینرو شروع به نشان دادن توانایی های جادویی غیرقابل انکار کرد ، از جمله ارتباط ویژه ای با گربه خانواده و قدرت بیش از اسباب بازی های او و کیف های پدرش ، جادوگر مخفی می دانست که باید در نهایت به همسرش اعتراف کند.

اعتراف ایزوبل باعث ایجاد اختلاف بین مك گونگال ها شد ، و اگرچه آنها دو فرزند دیگر داشتند - دو پسر كه هر دو جادوگر بودند - اعتماد بین آنها هرگز به حقیقت نمی پیوندد. مینرو به عنوان پیرترین فرزند مک گونگال و علت اصلی تخریب روابط والدینش ، به پنهان کردن توانایی های جادویی برادران کوچکتر خود کمک کرد و گرچه او به طور جداگانه با والدین خود نزدیک بود ، اما همیشه در پذیرش هویت جادویی خود مشکل داشت. تحمل اوضاع و احوال در خانه اش برای او دشوار بود و وقتی او در هاگوارتز پذیرفته شد ، این به عنوان یک امداد برای همه افراد خانواده ، به ویژه مینروا به وجود آمد.

یک هاگوارتز Hatatal

یک هاگوارتز Hatatal

با ورود مینروا به هاگوارتز ، او بلافاصله یکی از غیر معمول ترین خصوصیات خود را به عنوان جادوگر فاش کرد. همانطور که معلوم شد ، مینروا جوان هتکلی بود ، که به جادوگران و جادوگران تازه کار اشاره دارد که چالشی بسیار ویژه برای کلاه سرخدار و مرتب سازنده مدرسه در معرض چالش های خود قرار می دهد.

به گفته خودش روولینگ ، هاتاست دانشجویانی هستند که کلاه مرتب سازی را مجبور می کنند پنج دقیقه یا بیشتر درمورد خانه ای که واقعاً در آن قرار دارند صرف کنند. مینروا در حافظه اخیر هاگوارتز تنها یکی از دو Hatstall بود که دیگری بعداً پیتر پتیگرو را در اختیار داشت. برای مینروا ، این کلاه در مورد گریفیندرور در مقابل راونگلاو بحث و گفتگو کرد و در نهایت او را در مقام سابق قرار داد ، در حالی که پتیگرو نیز پس از یک استدلال طولانی به خانه گریفیندور پیوست که آیا او باید در اسلیترین باشد. هر دو Hermione Granger و Neville Longbottom هم تقریباً به Hatstall تبدیل شدند اما در نهایت از امتیاز 5 دقیقه ای کاسته نشد - روند مرتب سازی هرمیون همان استدلال و نتیجه همان Minerva را دنبال کرد ، و اگرچه نویل درخواست کرد در هافلفوف قرار بگیرد ، در نهایت این کلاه برنده شد. بیرون و او را به گریفیندور اختصاص داد. وضعیت هتکلی مینورا نسبتاً بدنام شد ، به ویژه که همکار آینده اش فیلیوس فلیتویک مسئل a مشابهی را تحمل کرد اما در راوانکلو قرار گرفت و این دو در نهایت به عنوان رئیس خانه های مربوطه درآمدند.

دوستان مدرسه مادام العمر

دوستان مدرسه مادام العمر

در حالی که در هاگوارتز ،مینرو دوستی نزدیک داشت که یکی از آنها به یکی از همکاران آینده خود و یکی دیگر از رئیس خانه در هاگوارتز تبدیل شد و این دو دوست را برای همسران دوام آورد.

پومونا Sprout کمی بزرگتر از مک گوناگال بود ، اما این دو تا دو سال در هاگوارتز با هم تداخل داشتند و سرانجام ، این دو دختر مدرسه دوست نزدیک شدند. خوشبختانه ، این دو نفر نه تنها به تدریس در هاگوارتز ادامه می دادند - در نهایت پروفسور Sprout به تدریس گیاه شناسی می پرداخت - بلکه آنها نیز به عنوان دو رئیس خانه با هم همکاری کردند که مینروا با مدیریت گریفیندور و پومونا مسئول هافلپف فعالیت می کرد. از هدایت دانش آموزانشان در جهت صحیح گرفته تا در كنار نبرد هاگوارتز در كنار خود هری پاتر ، در كنار خود هری پاتر ، این دو جادوگر قدرتمند و درخشان ثابت كردند كه دوستی های كودكانه می توانند یك عمر دوام بیاورند و همچنان از دختر بودن تا بزرگسالی حمایت می كنند. مشاغل موازی خود را دنبال کردند.

استعدادها و دستاوردها

استعدادها و دستاوردها

مینرو از ابتدا در هاگوارتز ، استعدادهای غیرقابل انكار و عطش غیرقابل انكار دانش را نشان داد و باعث شد او به عنوان یكی از دانش آموزان برتر در كلاس خود شناخته شود. به طور طبیعی ، قوی ترین استعداد او برای تبدیل بود - و تحت مراقبت استاد استاد تغییر شکل خود ، آلبوس دامبلدور ، او به یک انیماگوس تبدیل شد ، قادر به تبدیل شدن به یک گربه تاببی با علائم دیدنی بسیار خاص در اطراف چشمانش به خواست - اما او همچنین چیزهای دیگری نیز بدست آورد. عناوین در مدرسه نیز

مینروا و همچنین به عنوان یک بخشدار و سرپرست دختر ، در O.W.L نیز موفق به کسب امتیاز برتر شد. و N.E.W.T. تست کرده و با تغییر شکل امروز به عنوان نوید دهنده تازه وارد شناخته شد. فراتر از آن ، او هدایای طبیعی مادر خود ایزوبل را در زمین Quidditch به ارث برد ، اگرچه یک تصادف جدی هنگام بازی مقابل Slytherin در سال گذشته در هاگوارتز ، او را نتوانست دوباره بازی کند. با این حال ، این مسئله توضیح می دهد که چرا مینروا به عنوان رئیس خانه ، علاقه خاصی به تیم گریفیندور داشت و هری جوان و آشکارا با استعدادی را برای بازی در نقش Seeker و سرمایه گذاری بسیار زیاد در اینکه آیا تیم وی در پایان هر سال تحصیلی عالی سلطنت کرد ، استخدام کرد. .

عشق محکوم

عشق محکوم

متأسفانه از نظر مینروا ، زندگی او بلافاصله پس از آنكه هاگوارتز وقتی به چشم اندازهای عاشقانه او روی آورد ، چرخشی غیر منتظره و غم انگیز گرفت. علی رغم پیشنهاد شغلی پرسود وزارت سحر و جادو در گروه اجرای قانون جادویی ، مینروا برای پسری محلی مگگلی در نزدیکی زادگاهش سخت گیر افتاد ، که به شکلی بزرگ به برنامه های بزرگ خود راه یافت.

داگال مک گرگور ، پسر یک کشاورز در این نزدیکی ، به لطف یک حس مشترک شدید شوخ طبعی ، عشق به بحث و جذابیت متقابل شدید ، قلب مینروا را اسیر کرد. آن دو سخت و سریع عاشق شدند و تنها پس از مدتی کوتاه ، داگال پیشنهاد داد و مینروا پذیرفت.

با این حال ، بعد از برخی فکر کردن ، مینروا فهمید که او داگال را در وضعیت ناگوار پدرش قرار می دهد - او نمی دانست که او یک جادوگر است - او همچنین می دانست که او ترجیح می دهد در خانه بماند و در مزرعه خانوادگی خود کار کند تا برچسب زدن به لندن. در حالی که او در یک کار مرموز کار می کرد. اگرچه این قلب او را شکسته است ، او هرگز در مورد درگیری کوتاه مدت به خانواده اش نگفت و در عوض به داگال گفت که او نظر خود را تغییر داده است و او را با او ازدواج نمی کند ، نمی تواند حقیقت را به دلیل اساسنامه سخت بین المللی رازداری جهان جادوگری کند. با کمال تعجب ، اولین عشق مینروا شدیدترین او بود اما به جایی نمی رسید.

زمان مینروا در وزارتخانه

زمان مینروا در وزارتخانه

مینرو پس از پشت سر گذاشتن داگال ، به طرز قابل توجهی دلگیر بود ، اما در پایان ، او کار جدیدی برای پریشانی او و شروع کارش داشت. با وجود واقعیتی که او تازه عشق واقعی را پشت سر گذاشته بود ، مینروا برای شروع کار خود به لندن رسید و تصمیم گرفت ، اما در یک پیچ و خم ناراحت کننده ، ممکن است وقت وی در وزارتخانه فداکاری سختی را که او در ترک داگال انجام داد ، ارزش نداشته باشد.

همانطور که معلوم شد ، اداره اجرای قانون جادویی کار رویایی نبود که مینروا تصور کرد. بسیاری از همكاران وی کاملاً ضد مگله بودند ، كه مینروا را ناراحت كرد (پدر او مگلا بود ، و او نیز عاشق یك نفر نیز شده بود) ، و گرچه او از شركت رئیس خود الفینستون اروكارت لذت برد ، اما او دوست نداشت. لندن بود و در خانه کار سخت و افسرده بود. در پایان ، او فرصت های خاص خود را ایجاد کرد. بعد از اینکه جغدی به هاگوارتز فرستاد تا ببیند که آیا شغل دیگری در دسترس است ، آلبوس دامبلدور با عجله پاسخ داد و به وی شغلی را در بخش تغییر شکل - که برای او به عنوان رئیس خدمت کرده بود - پیشنهاد کرد که مینروا با خوشحالی پذیرفت.

خانه در هاگوارتز

خانه در هاگوارتز

بازگشت در هاگوارتز ، مینروا رونق گرفت و موضوع مورد علاقه خود را "تغییر شکل" را به گروههای مختلف از دانشجویان ورودی آموزش داد. این ، بدیهی است ، نقشی است که طرفداران هری پاتر می شناسند و دوست دارند. اگرچه مینروا استاد محکمی بود ، اما او نیز مؤثر بود و دیوارهایش را برای دانش آموزان مناسب خالی می کرد.

در طول حرفه خود ، مینروا یک نظم و انضباط محکم بود اما همیشه برای دانش آموزانش استقبال و کمک کننده بود ، اغلب برای آنها ایستادچهره سختی - پس از همه ، چه کسی می تواند زمانی که او برای حضور در مقابل هری در برابر دخالت دلورس امبریج در طول پنجمین جلسه مشاوره حرفه ای خود درگیر شد ، فراموش کند؟ مینروا ، یک معلم باهوش و دلسوز ، استعداد خارق العاده و توانایی های جادویی غیر معمول خود را به نسل دانش آموزان نشان داد و این امر را روشن کرد که دمبلهور حق استخدام او را داشت. پس از ارتقاء به رئیس ، او را به عنوان رئیس گروه تغییر شکل نصب كرد و به وی اجازه داد كه جایگاه شایسته خود را در هاگوارتز کسب كند.

باشگاه قلب های تنها

باشگاه قلب های تنها

همانطور که معلوم شد ، دامبلدور و مینروا چیزهای متفاوتی از آنچه که پیش بینی می کردند ، داشتند. بسیاری از خوانندگان ، در پی کتابهای پاتر ، می دانند که دامبلدور در واقع عاشق گللرت گریندلوالد ، جادوگر تاریک بود که در نوجوانی دوست خود را داشت. در پایان ، دمبلدور و گریندلوالد در اولین جنگ جادوگری به مصاف هم رفتند و دمبلدور او را شکست داد و قلب خودش را در این روند شکست. به همین دلیل ، هنگامی که مینرو متوجه شد که داگال - که نامه های او را سالها پس انداز کرده بود - با یک دختر مزرعه در زادگاهش ازدواج کرده بود ، برای کمک به تسکین قلب تازه شکسته خود به سمت دامبلدور شد.

دامبلدور پس از پیدا کردن مینروا بعد از ساعتها پریشانی ، منبع جادوگری دلچسب دلچسب را احساس کرد و در مورد فاجعه خانوادگی و عشق گمشده خود به او اطمینان خاطر داد. از آن به بعد ، این دو با هم بر پایه احترام متقابل و اعتماد به نفس كامل بین آنها دوستی بسیار نزدیك و در عین حال پلاتونیك داشتند كه تا زمان مرگ دامبلدور در سال ششم هری پاتر در مدرسه ادامه داشت.

یک ازدواج شاد کوتاه

یک ازدواج شاد کوتاه

در نهایت ، مینرو عشق محکم و آرامش بخش پیدا کرد. مینروا در طول دوران حرفه ای خود در هاگوارتز ، همیشه با رئیس سابق وزارت خود ، الفینستون اروکوارت ، یک جادوگر بسیار قدیمی تر در تماس بود. اگرچه الفینستون در اوایل پیمایش نیمه پخته خود به مینروا پیشنهاد داد ، اما او گفت نه (به دلیل احساس طولانی بودن او برای داگال) ، اما جادوگر مصمم تلاش خود را ادامه داد و سرانجام ، پس از اینکه داگال به طور غیر منتظره درگذشت ، مینروا فهمید که وجدانش واضح است. یکی از پیشنهادات بسیاری Elphinstone.

این دو با هم ازدواج کاملاً شاد داشتند. اکنون که الفینستون از وزارت بازنشسته شده بود ، وی یک کلبه کوچک در نزدیکی هاگوارتز خریداری کرد تا مینروا نزدیک شغلش باشد. مینرو نام خانوادگی McGonagall خود را حفظ کرد (که مردم را متعجب می دانست که چرا نام Muggle را حفظ خواهد کرد) ، اما این دو جادوگر فوق العاده باهوش از هر نظر برابر بودند و گرچه هیچگاه فرزندی نداشتند ، آنها غالباً میزبان خواهرزاده ها و برادرزاده های مینروا بودند. در خانه و اتحاد آنها بسیار هماهنگ بود. با این حال ، این ازدواج با یک پایان غم انگیز روبرو شد - پس از گذشت تنها سه سال از سعادت شویی ، الفینستون توسط یک تنه زهر زهر گزش شد و در اثر جراحات وی درگذشت. مینروا نتوانست با غم و اندوه خود تنها باشد ، خانه ی زوجین را ترک کرد و به هاگوارتز بازگشت ، و به عشق دیگری گمشده دیگر رسید. اگرچه او هنوز آلبوس دامبلدور را به عنوان محرمانه خود شمارش می کرد ، اما به ندرت در مورد از دست دادن الفینستون صحبت می کرد ، و کاملاً روی کار خود تمرکز می کرد.

عقیق یمنی